English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (4118 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
external symbol U علامت خارجی
dictionary U واژه نامه
dictionary U کتاب لغت
dictionary U قاموس
dictionary U فرهنگ لغات
dictionary U لغت نامه
dictionary U دیکشنری
dictionary U قاموس
dictionary U فرهنگ لغات
dictionary U فرهنگ
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
an a to a dictionary U ذیل یاملحقات فرهنگ
an a to a dictionary U ضمیمه فرهنگ
dictionary U کتاب لغت واژه نامه
rhyming dictionary U فرهنگ قوافی
rhyming dictionary U بخت
walking dictionary U فرهنگ متحرک
data dictionary U لغت نامه داده
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
dictionary sort U ترتیب واژه نامهای
lexicon [dictionary] U واژه نامه
lexicon [dictionary] U دیکشنری
lexicon [dictionary] U کتاب لغت
lexicon [dictionary] U لغت نامه
lexicon [dictionary] U فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] U قاموس
data dictionary U فهرست داده ها
data dictionary U فرهنگ داده ها
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
data directory dictionary U فهرست لغت نامه داده ها
dictionary of occupational titles U واژگان عنوانهای شغلی
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
symbol U لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
symbol U سمبل
symbol U علامت نمون
symbol U اشاره
symbol U رمز اشاره شاخص
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
symbol U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
symbol U نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol U نشان
symbol U علامت
symbol U رمز
symbol U نشانه
symbol U مظهر
symbol U بصورت سمبل دراوردن
symbol U رقم
symbol U رمز اشاره
symbol U نماد
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external U فاهری پدیدار
external U مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external U فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external U 1-سخت افزار
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external U ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external U مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external U صوری
external U سطح فواهر
external U بیرون
external U بیرونی
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external U فاهر
external U خارجی
external U برونی
external U خارج
external U خارج یک برنامه یا وسیله
processing symbol U علامت پردازش
punctuation symbol U نماد نقطه گذاری
special symbol U نماد ویژه
special symbol U نماد خاص
phallic symbol U نماد قضیب
nonterminal symbol U نماد غیر پایانی
mnemonic symbol U نماد حفظی
logical symbol U علامت منطقی
logic symbol U علامت منطقی
logic symbol U نماد منطقی
flowchapt symbol U نماد روند نما
flowchart symbol U نماد نمودار گردشی
Symbol font U نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
symbol manipulation U دستکاری نمادها
abstract symbol U نماد بی مسما
status symbol U نشانهی شان و اعتبار
status symbol U علامت مقام
status symbol U نماد منزلت
variable symbol U نماد متغییر
universal symbol U نماد همگانی
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
tracking symbol U نماد پیگردی
terminal symbol U نماد پایانی
term symbol U نشانه جمله طیفی
symbol table U جدول نمادها جدول نمادی
symbol table U جدول علامت
symbol table U جدول نمادها
symbol stringe U رشته نمادی
shorthand symbol U مخفف
aiming symbol U ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
distinguished symbol U نماد متمایز
accounting symbol U علایم مشخصه حساب
terminating symbol U نماد پایان بخش
decision symbol U علامت تصمیم
terminal symbol U علامت پایانی
appropriation symbol U کد اعتبار
appropriation symbol U کد بودجه
authority symbol U نماد قدرت
connector symbol U علامت اتصال
composite symbol U علامت ترکیبی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
external ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external oblique U ماهیچهمورببیرونی
external socket پریز بیرونی
external force U نیروی خارجی
external force U نیروی بیرونی
external nose U نمایبیرونیبینی
external gills U دستگاهتنفسبیرونی
external ear U گوشبیرونی
external function U تابع برونی
external gear U تاج دندانه خارجی
external indicator U نشان دهنده وضع خارجی وسیله
balance of external U liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external command U فرمان خارجی
external circuit U مدار خارجی
external combustion U احتراق خارجی
external command U فرمان برونی
external control U کنترل خارجی
external operation U عملیات خارجی
external cost U هزینه خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external economies U صرفه جوئیهای خارجی
external benefits U فواید خارجی
external inhibition U بازداری برونی
external interrupt U وقفه خارجی
external validity U اعتبار برونی
external variable U متغیر خارجی
external pressure U فشار برونی
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
external reference U مرجع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
external storage U ثبات خارجی کامپیوتر
external reperence U ارجاع خارجی
external reward U پاداش برونی
external armature U ارمیچر خارجی
external storage U انباره خارجی
external security U امنیت خارجی
external sense U حس برونی
external sort U جور کردن خارجی
external sort U جورکردن خارجی
external transaction U معاملات خارجی
external pressure U فشار خارجی
external phase U فاز برونی
external label U برچسب خارجی
external load U بار خارجی
external storage U حافظه خارجی
external store U انباره خارجی
external table U جدول برونی
external memory U حافظه خارجی
external menory U حافظه خارجی
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
external ophthalmia U اماس برونی تخم چشم
external thread U دنده خارجی
external sort U مرتب سازی خارجی
external operation U عملیات خارج از مملکت
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
token [symbol, abbreviation] U مخفف
It is not much of a reputation (status symbol) for one. U اینهم برای آدم شهرت نشد
symbol arrangement test U ازمون نمادارایی
predefined process symbol U علامت فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
symbol digit test U ازمون نماد- رقم
symbol substitution test U ازمون جانشین سازی نمادها
external magnetic circuit U مدار مغناطیسی خارجی
external fuel tank U مخزنسوختبیرونی
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
external hard disk U دیسک سخت برونی
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
external jugular vein U شاهرگگردنبیرونی
external data file U فایل اطلاعات خروجی
external saphenous vein U سیاهرگ یا ورید مابض
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
the Green Dot® [recycling symbol] U علامت نقطه سبز [بازچرخی در محیط زیست]
kahn's test of symbol arrangement U ازمون نماد ارایی کان
external tooth lock washer U قفلواشوندهدندانهای
error due to external influence U خطای محیطی [ریاضی]
Recent search history Forum search
2New Format
2New Format
1Potential
1 Keynote address
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Hafez has a verse (ze chashmam la'le rommaani ..). What does rommaani mean?
1Intergeneration
1The below message appears under Search line
0. This is the main difference from other translation services - every user is encouraged to contribute to the English-Persian dictionary by adding and/or verifying translation suggestions. We hope tha
0when was the first persion dictionary compiled?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com